خانه مارها در پنانگ مالزی
به گزارش مجله چایی، خانه مارها
خانه مارها در پنانگ مالزی برای کسانی که با جادوگران آشنایی نداشته و یا از مار به شدت می ترسند جای مناسبی نیست زیرا مارهای زیادی در آنجا به چشم می خورد. مردم محلی می گویند که آن ها زخمی شده اند از این رو تمام حشراتی که به واسطه حضور مردم و روشن کردن عود های مختلف در آنجا جمع شده اند آن ها را به موجوداتی بی ضرر تبدیل نموده اند. آن ها می گویند شما نباید در خصوص این مارهای خطرناک نگران باشید. اما ما به شما توصیه می نماید احتیاط بیشتری کنید و بچه های کوچک را با خود به این بنا نبرید، زیرا مارها می توانند در هر کجا حضور داشته باشند. با خبرنگاران همراه باشید تا خاطره گردشگری از تماشا این خانه را بشنویم.
اولین فریادهای من از خانه مارها زمانی بلند شد که از وجود این نوع مارها بی اطلاع بودم. در ابتدا ما تنها 10 تا 15 مار را دیدیم که واقعا کوچک بودند. با این وجود، آن ها از آنجا گریزان بوده و با آن محیط آشنا نبودند.
این خانه به خاطر فردی به نام چور سو کونگ در سال 1850 بنا گشت. وی از جمله افرادی بود که به مارها احترام می گذاشت بر اساس این داستان جمعیت مارهای اینجا روز به روز افزایش یافته و از آن موقع تا به امروز در اینجا زندگی نموده اند.
پس از بازدید از این خانه، راه خود را به سمت چپ تغییر داده و به اتاق متصل به خانه بروید. در اینجا شما می توانید چندین مار دیگر را ببینید و با آن ها عکس بگیرید. شما به راحتی می توانید یک افعی را به دور گردن خود پیچانده و یا یک پیتون بزرگ را روی سر قرار دهید. این محل با آن همه ترس و هیجانی که دارد گردشگر های زیادی را به سمت خود می کشاند.
در مواج،ه با افسونگرهای مار متوجه شدیم که مارها بیشتر در مزرعه مارها به چشم می خورند، در این مزرعه بیش از 50 مار وجود دارد که همگی آن ها خطرناک هستند.
بازدید از خانه مارها برای عموم مردم آزد است اما برای ورود به مزرعه مارها حدود 5 پوند انگلیسی پرداخت نمود .در اینجا ما لیلیان و شوهرش را ملاقات کردیم. این دو فرد از همه مارها مراقبت می نمایند به شرط اینکه آن ها به عنوان حیوانات خانگی و شخصی در نظر گرفته شوند. در این مزرعه حیواناتی نظیر حشرات، مار پیتون و حتی کوبراس وجود دارند. خوشبختانه بسیاری از آن ها در قفس نگهداری می شوند. با این حال، ریموند به من چگونگی مدیریت قفس ها را نشان داد. مارهای پیتون از جمله حیواناتی به شمار می روند که می توانند یک گاو 100 کیلویی را به طور کامل ببلعند خوشبختانه ما آن را از آنجا زنده بیرون آمدیم.
لیلیان عاشق مارها بود و آنها را مانند بچه های خود دوست داشت. او مارها را مانند یک بچه گربه بغل می کرد و به این طرف و آن طرف می برد. این باعث شد که بیشتر به زندگی مارها علاقه مند شوم. لیلیان وقت زیادی را برای صحبت با ما صرف می کرد و حتی یک مار را از نزدیک به ما نشان داد. در مجموع، این یک تجربه کاملا منحصر به فرد بود که ملاقات از آن خالی از لطف نیست.
منبع: الی گشت